New York

سلام

من دیروز برگشتم. سفر بسیار خوب و دلچسبی بود. کلی اونجا خیابون ها رو متر کردم. آخه برعکس اینجا که اگر ماشین نداشته باشی هیچ جا نمی تونی بری، اونجا ۷۰-۸۰٪ مردم ماشین ندارن و همه جا یا پیاده می رن یا با مترو. خلاصه بعد از مدت ها کلی راه رفتم!!!!! انقدر فضا و خیابون های نیویورک من رو یاد تهران می انداخت که نگو!!!! هم به خاطر شلوغ و پر سر و صدا بودنش، هم به خاطر رانندگی های دیوانه وارش ( وقتی سواره تاکسی می شدی!) ، هم به خاطر مغازه های کوچولو و تنگ و تاریکی که تمام کناره های خیابون رو پر می کنن و همه چیز توشون پیدا می کنی، و آخر از همه به خاطر کثیفی شون!!!!!!!!!!!!!!

روز اول با نامزد دختر عموم رفتیم خیابون گردی. همون روز رفتم و Times Square ، خیابون Broadway ، ساختمون های Chrysler ،  new york public library،  و از همه مهمتر Empire state building رو دیدم. از اونجا که Ian (نامزد دختر عموم) معمار هستش، دیدن این ساختمون ها و دیدن خیابون های نیویورک با هاش به این معنی بود که هم اطلاعات عادی رو در موردشون به من می داد و هم اطلاعات فنی و معماری ایشون رو!!!! خیلی خوشحالم که با یه خانواده معمار بزرگ شدم و یه مدتی زیر دست خاله ام کار کردم چون در نتیجه اش حرفهای Ian رو می فهمیدم و از معماری شهر لذت بیشتری می بردم.

بعد از خیابون گردی، برگشتیم خونه و شب ۳ تایی ( من و مونا و Ian) رفتیم یه رستوران اسپانیایی بسیار عالی. تا دیر وقت شب رو هم باز توی خیابون ها راه رفتیم و جاهای مختلف رو بهم نشون دادن. فردای اون روز رو توی Central Park گذروندم. به موزه ی تاریخ طبیعی سر زدیم که خیلی خیلی جای باحالی بود.  از fifth avenue هم رد شدیم که پر مغازه هست و مثل همه جای دیگه نیویورک کلی شلوغ. آخر از همه هم رفتیم Rockefeller center و اونجا گشتیم.

فرداش رو من و مونا یا هم گذروندیم. رفتیم استخر و بعد رفتیم wall street . می خواستیم بریم من مجسمه آزادی رو ببینم ولی کاملا تا نزدیکش نرفتیم. از همون جا کنار آب مجسمه رو دیدم.

روز آخری که اونجا بودم 4th of July بود که می شه روز استقلال آمریکا. تقریبا همه جا تعطیل بود و اون روز رو رفتیم خونه یکی از دوستهای مونا و با اونها بودیم.

خیلی سفر خوبی بود. جای همه تون رو خالی کردم حسابی!!!!!!  

خالا از امروز باید بشینم سر درس و مشق! آخه ۳شنبه لمتحان نهایی مدرسه ام رو دارم و باید تمام چیز هایی که این ۱ سال یادم دادن رو حفظ باشم. مطمئنا از کنکور بدتر نیست ولی باید براش درس بخونم...  

نظرات 3 + ارسال نظر
انجمن های گفتگوی شمال جمعه 15 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 10:29 ب.ظ http://www.shomalforum.com

خوش به حالت جای ما هم اونجا خالی کن.
منو نمیشناسی ولی الهی دست راستت شارق بخوره به سر ما.

سحر یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 07:33 ب.ظ http://fasele-333.blogfa.com

سلام خوبی خوشحالم که بهت اینهمه خوش گذشته خوش به حالت کلی حال می کنی ها امیدوارم همیشه روزای قشنگی تو زندگیت داشته باشی وهمیشه خوش باشی

سوگلی دوشنبه 18 تیر‌ماه سال 1386 ساعت 12:09 ق.ظ

آخی! خوبه که کلی خوش گذشته :) راستی خانمی من دارم می رم ایران !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد