سلام

خیلی وقته که نتونستم چیزی اینجا بنویسم. آخه خیلی سرم شلوغ بوده... کار خیلی سنگینه ولی با تمام سختی هاش و دور بودنش و صبح ها ۵:۳۰ بیدار شدن و اینها، باز هم خیلی لذت بخشه!

دیروز اینجا روز مادر بود و ۳۵۰ نفر برای ناهار اومدن Spago. ما از ساعت ۷ صبح اونجا بودیم (یعنی من ۵ صبح بیدار شدم!!!!) و ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر اومدیم بیرون! ولی خدا رو شکر همه چیز خوب پیش رفت.

یه مدته که خیلی دلم می خواد برم سفر. یه سفر ۲ روزه ی خوب. حالا دارم دنبال هم سفر می گردم. به Ty و Andrew خبر دادم و منتظرم ببینم نظر اونها چیه.

فعلا همین.

نظرات 1 + ارسال نظر
mari شنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1387 ساعت 03:23 ب.ظ http://ma-cuisine.over-blog.fr/

سلام خوشحالم که امدی من انتظارت رو می کشیدم باور کن ...
هیچی بهتر از کار کردن و مشغول بودن نیست و حتما بعدش یک مسافرت کوچولو من اگر نزدیکت بودم حتما می امدم برای سفر البته اگر دوست داشته باشی هه برات آرزوی موفقیت می کنم
ارادتمند ماری

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد