2000 تا 2011

سلام


امروز 28 دسامبر سال 2010. چرا انقدر برام عجیبه که 2010 داره تموم می شه هنوز نمی دونم. شاید به خاطر اینکه رسیدن سال 2000 رو کاملا یادمه و تصور این که به این سرعت 11 سال از اون روز گذشت برام سخته... شما یادتونه شب سال 2000 کجا بودین؟


یازده سال... ولی انگار همین دیروز بود. همه جا صحبت از Y2K بود و اینکه دنیا قراره با رسیدن سال جدید از کار بیافته! هنوز وقایع 11 سپتامبر اتفاق نافتاده بود و همه دنیا به خاورمیانه به چشم یه سوسکی که باید زیر پا له بشه نگاه نمی کرد. و من فقط 15 سالم بود و تنها چیزی که برام مهم بود این بود که بتونم یه تعطیلاتی پیدا کنم و برم اسکی!


موقع تحویل سال 2000 ما خونه ی ترانه اینا بودیم. اون شب انقدر به مامان باباهامون غر زده بودیم که چرا مهمونی نگرفتیم و جشن نگرفتیم که تصمیم کرفتن که اقلا اینجوری یه ذره آروممون کنن. ما که تا اون روز هیچ سال نو ای به غیر از عید خودمون رو جشن نگرفته بودیم ، دور هم نشستیم و به ساعت روی دیوار خیره شدیم تا رسیدن سال 2000 رو ببینیم. سر ساعت 12، جیغ کشیدیم، دست زدیم، خندیدیم و رسیدن سال 2000 رو به هم تبریک گفتیم. و نیم ساعت بعد، نخود نخود هرکه رود خانه خود!


11 سال از اون روز می گذره. 11 سال پر از اتفاق های رنگ و وارنگ. پر از تصمیم های ریز و درشت. گریه و خنده...  ما اومدیم آمریکا... ترانه و کاوه جفتشون "رفتن قاطی مرغ ها"! 


 فکر کنم این 11 سال خوب گذشت. سختی زیاد بود. درد و ناراحتی هم داشت. ولی شادی و خوبی و هیجان و محبت، اینها رو به عنوان خاطره برای خودم نگه می دارم.


رسیدن سال 2011 رو به همگی تبریک می گم. امیدوارم  بتونم شب سال 2020 به دهه ای که گذشت فکر کنم و بگم " فکر کنم خوب گذشت" . 

نظرات 4 + ارسال نظر
سمیرا سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:26 ب.ظ http://samirasam.blogfa.com

سحرم عزیزکم دختر مو فرفری کوچولویی که من وقتی بچه بودی عاشقانه دوستت داشتم و الان منو فراموش کردی خیلی وقت بود به وبلاگت سر نزده بودم راستش آدرست را گم کرده بودم تو بی معرفت هم به دختر عمه جانت سر نمیزنی دلم براتون خیلی تنگه راستش من وبلاگم را بیشتر از فیس بوک دوست دارم فیس بوک احساس دنجی و تنهایی نداره عین بازار مکاره است همه هستن !!! ولی اینجا یه آرامشی داره سحرم عزیزم دلم برای شما سه تاو دایی مجید بیشتر از همه تنگه و مامانت را که تازه دیدم بازم دلتنگم گاهی به وبلاگ من سر بزن و یه آثاری از خودت بحا بزار امیدوار سال ۲۰۱۱ سال خیلی خوبی برای همه تون باشه یک عالمه می بوسمت قربونت سمیرا......

نادر چهارشنبه 8 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:40 ق.ظ http://bolts.blogspot.com

سحر عزیز،
کلی دلم برای همه تون تنگ شده.
می تونم الان دلت رو هم بسوزونم : فردا شب خونه کاوه دعوتیم. حسابی جات رو خالی می کنیم.

رامینم دیگه پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:23 ب.ظ

من که منتظرم ۳۵ سالم بشه !!! نمیدونم چرا ولی فکر کنم اون موقع عاقل میشم : :D
چند سال مونده !؟ نمیدونم !

سمیرا سه‌شنبه 28 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ب.ظ

سحرم گلم قربونت برم چر ا اینقدر دیر به دیر مینویسی ؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد