فردا آخرین روز تعطیلات تابستونی من هستش. از ۲ شنبه کلاس هام شروع می شه. تمام شلوار هام رو خودم کوتاه کردم و تمام اون ۴۰۰ صفحه روخوندم. یک انشاء هم نوشتم. فکر کنم که دیگه آماده باشم.
فردا ظهر با یکی از دوستهای خیلی قدیمی ام قرار دارم. این دوستم رو فکر کنم از سال آخر دبستان تا حالا ندیدم! کلی ذوق کردم
خبر دیگه ای نیست...
سحر جان،من یاداشتت را برای ماندی خواندم. خوشحالیم که کارات رو به راه شده. امیدوارم که همیشه موفق باشی.
سحررررررررررررررررررررررر تو هر چی بیشتر از این کلاس ها و دستورای آشپذی و این ها بنویسی من بیشتر ذوق زده می شم ..... مگه چند بار آدم توی زندگیش با کسی مثل تو که تازه آشپزیش هم درجه یکه آشنا می شه ............. من سحر می خواممممممممممممممممممممممم .... راستی عکسی که فرستادم رو گرفتی ؟